ویلیام بردلی «بِرَد» پیت (به انگلیسی: William Bradley "Brad" Pitt) متولّد ۱۸ دسامبر ۱۹۶۳، (۲۷ آذر ۱۳۴۲) در شاونی، اوکلاهاما بازیگرآمریکایی و نامزد چهار جایزه اسکار است....
ویلیام بردلی «بِرَد» پیت (به انگلیسی: William Bradley "Brad" Pitt) متولّد ۱۸ دسامبر ۱۹۶۳، (۲۷ آذر ۱۳۴۲) در شاونی، اوکلاهاما بازیگرآمریکایی و نامزد چهار جایزه اسکار است....
در باور صوفیگرایان، موجود برتر یعنی خدا، (که صوفیان آن را «حق» مینامند) موجودی است که به هیچیک از صفاتی که در جهان ما یا در ذهن ما حضور دارند منسوب نیست.
گروه دیگری (از جمله عدهای از صوفیان) به همهخدایی باور دارند. همهخداباوران یا بدیگر سخن، گرایندگان به مفهوم وحدت وجود، کل همین جهان را برابر با خدا میدانند.
گروه دیگری نیز به خدافراگیردانی (Panentheism) باور دارند. خدا-فراگیر-دانی شکلی از خداپرستی است که معتقد است خدا دربر گیرنده جهان است ولی برابر با جهان نیست. یعنی جهان ما بخشی از خداست. صوفیان معمولاً معتقدند خدا را نمیتوان دارای هیچ ویژگی (از جمله ویژگیهای انساندیسی) دانست و او توصیف نشدنی است. صوفیان برای عقلانیت در شناخت خدا اهمیتی قائل نیستند و معتقدند تنها از راه شهود و سایر روشهای درونی میتوان به وجود خدا پی برد.
یهوه یا یهوه به انگلیسی (Yahweh؛ زبان های دیگر: عبری: יהוה) نام اختصاصی خدا در زبان عبری است. نامی که بر اساس تورات خدا در میقات موسی خود را بدان نام خواند. این نام ۵۴۱۰ بار در عهد عتیق آمدهاست.
اسم ذات احدیت است و دلالت بر سرمدیت آن ذات مقدس نماید. از نظر معنی به لفظ اهیه (به معنای هستم آنکه هستم) شباهت دارد که غالباً به رب (ادونای) ترجمه میشود
پیش از موسی پیامبران بنیاسرائیل در دعوت به سوی خدای واحد از خدا به اسامی دیگری غیر از یهوه یاد میکردند و نام یهوه از زمان موسی رایج گردید. چنان که در سفر خروج فصل ۶ آیه ۳ چنین آمدهاست:
'و خدا به موسی متکلم شده به او گفت که خداوند منم و به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به اسم خدای قدیر(شادای) نمودار گشتم اما به اسم خود یهوه به ایشان معروف نشدم' و یهوه اسم جدیدی بود که عبریان در زمان موسی به خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب دادند.
اسم عظیم خود را... تقدیس خواهم نمود و ... امتها خواهند دانست که من یهوه هستم.
از آنجایی که نام اختصاصی یک شخص تغییر نمیکند، نام اختصاصی خدا هم تغییری نمیکند که از زمان موسی شروع شده باشه. قبل از موسی هم اسم یهوه رو میخواندند. (پیدایش ۴: ۲۶) و برای شیث نیز پسری متولد شد و او را اَنوش نامید. در آنوقت به خواندن اسم یَهُوَه شروع كردند.
و در خروج باب 3: 15 نوشته شده (خروج ۳: ۱۵) و خدا باز به موسی گفت: «به بنی اسرائیل چنین بگو، یَهُوَه خدای پدران شما، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب، مرا نزد شما فرستاده، این است نام من تا ابدالآباد، و این است یادگاری من نسلاً بعد نسل.
نام یهوه نام اختصاصی خداست تا ابدالآباد و به زمان خاصی اشاره نمیکنه. تا ابداالآباد یهوه است و یادگاری ای هستش برای کسانی که واقعاً خدای حقیقی رو می پرستد.
اینکه در خروج باب 6: 3 نوشته شده دلالت بر این میکنه که ابراهیم و اسحاق و یعقوب تحقق پیشگویی هایی رو که یهوه کرده بود به خود ندیدند. برای همین در این آیه گفته شد به نام خود، یهوه، نزد ایشان معروف نگشتم.
این کلمه توسط اعراب بتپرست پیش از اسلام نیز برای اشاره به خدای خالق استعمال میشدهاست. مفاهیمی که به کلمه الله نسبت داده شده در بین مکاتب مختلف تفاوتهایی با هم دارد. قبل از اسلام الله تنها خدا نبود، بلکه یاران و همراهانی، پسران و دخترانی داشت. این مفاهیم با ظهور اسلام به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. در اسلام، الله نام برتر خداوند بوده؛ باور مسلمانان این است که تمامی نامهای دیگر الهی به این نام اشاره میکنند. الله یکتاست، تنها خدا بوده، و خالق توانای جهان میباشد. اعراب مسیحی جز الله کلمه دیگری برای اشاره به خدا ندارند. آنها به عنوان مثال از کلماتی مانند الله الاب (به معنی خدای پدر) استفاده میکنند. یک مسلمان واقعی بدون در نظر گرفتن نژاد و جنسیت خود، باید به یکتاو یگانه بودن الله به صورت قلبی، زبانی و عملی اعتقاد داشته و اعتقاد خود را توسط جمله شهادتین (اَشهدُ انْ لا اِلٰهَ الا الله و اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله) به معنای «گواهی میدهم، خدایی جز خدای یگانه (الله) نیست و گواهی میدهم، همانا محمد پیامبر خداست.» بیان کند.
در ریشهیابی واژه آن را تشکیل شده از دو بخش ال (الف و لام تعریف) + اله (ایزد یا معبود) میدانند. خویشاوندهای کلمه الّله در بین زبانهای سامی دیگر مانند عبری و آرامی موجود است. برخی فرهنگها، کلمههای معادل آرامی الّله در زبان آرامی کتب مقدس را אֱלָהָא Ĕlāhā و فرم سریانی آن را ܐܰܠܳܗܳܐ ˀAlâhâ یا Ālōho دانستهاند. به هم چسباندن ال و اله در تشکیل الّله (خدا، فرم مذکر) مشابه به هم چسباندن ال و الهه در تشکیل «اللات» (خدا، فرم مؤنث) است.. در عمده دست نوشتههای قدیمی اعراب مسیحی یا یهودی پیش از اسلام، کلمه "الله" به صورت "الاله" ثبت شدهاست.
در دوران پیش از اسلام در مکه، از الله برای اشاره به خدای آفریننده و شاید خدای برتر استفاده میشد. الله به عنوان خدای یگانه شناخته نمیشد، اگر چه الله به عنوان خدای آفریننده جهان و خدای باران در نظر گرفته میشد.
واژه «الله» به شکل مکتوب در رسمالخط عربی از احترام ویژهای نزد مسلمانان برخوردار است و بسیاری از ایشان دست زدن به این واژه را بدون وضو جایز نمیشمارند. از این رو بسیاری از مسلمانان هنگام نوشتن به جای این کلمه، «ا...» مینویسند. مثلاً «آیتا...» به جای «آیتالله». این رسم در میان یهودیان نیز برای نوشتن واژههایی که به خدا باز میگردند رایج است.
پیش از اسلام، اعراب مسیحی و یهودی خدای خود را الله مینامیدند، همچنین دیگر نامهای خدا در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، اِل، الوهیم، یهوه و یهوه صبایوت است. پیشتر "الله" فقط برای جانشینی یهوه به کار میرفت. ابن میمون یهودی آن را تنها برای یهوه و نه برای الوهیم به کار بردهاست. همچنین مشرکان پیش از اسلام هم، یکی از خدایان و خالق اصلی هستی را الله میدانستند.
در پرچم ایران ۲۲ بار واژه اللهاکبر به رنگ سفید و به نشانهٔ پیروزی انقلاب در روز ۲۲ بهمن، در حاشیهٔ پایین رنگ سبز و حاشیهٔ بالای رنگ سرخ نوشته شدهاست و نشان وسط پرچم نیز به شکل واژه الله و لا اله الا الله است. در پرچم عراق از واژه الله اکبر و در پرچم عربستان سعودی نیز از واژه ی لا اله الا الله استفادهشدهاست.
در اسلام مفهوم تثلیث انکار یکتا پرستی و شرک در نظر گرفته میشود.
قرآن مقدس، با صراحت لهجه اعتقاد به تثلیث را کفر میداند:
«لَّقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ یَنتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»
کسانی که (به تثلیث قایل شده و) گفتند: «خدا سومین (شخص از) سه (شخص یا سه اقنوم) است» بیشک و بیچون کافر شدند. حال آنکه هیچ معبودی جز خدای یکتا نیست و اگر از آنچه میگویند باز نایستند، به کسانی از ایشان که کافر شدند بیچون و بیامان عذابی دردناک خواهد رسید.
راجع به اعتراف مسیح به بندگی خود، و تکذیب اتهام الوهیت فرماید:
«لَّن یَسْتَنکِفَ الْمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلَا الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن یَسْتَنکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا»
مسیح از اینکه بندهی خدا باشد هرگز خودداری نمیکند و نه فرشتگان مقّرب (نیز). و هر کس از پرستش او خودداری و تکبر کند (بداند که) زودا خدا همهی آنان را سوی خود گرد میآورد.
و نیز فرماید:
«مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّیٰ یُؤْفَکُونَ»
مسیح پسر مریم جز پیامبری نیست که پیش از او (نیز) پیامبرانی گذشتند و مادرش زنی بسیار راست بود. هر دو غذا میخوردند. بنگر چگونه آیات (خود) را برای آنان به روشنی جداسازی میکنیم؛ سپس بنگر کجا و کی به دروغ (از حقیقت) دور افکنده میشوند.
به بیان قرآن یکتایی مطلق خداوند امکان اینکه وجود دیگری در ذات یا سلطه او شریک باشد را رد میکند. چهار آیه قرآن (نساء آیه ۱۷۱؛ مائده ۷۳؛ مائده ۱۱۶؛ مریم 30) به تثلیث اشاره دارد:
ای اهل کتاب، در دین خویش غلو مکنید و در باره خدا جز سخن حق مگویید، هر آینه عیسی پسر مریم پیامبر خدا و کلمه او بود که به مریم القا شد وروحی از او بود پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و مگویید: سه (سه گانه - سه تا)از این اندیشهها باز ایستید که خیر شما در آن خواهد بود جز این نیست که الله خدایی است یکتا منزهاست از اینکه صاحب فرزندی باشد از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است، و خدا کارسازی را کافی است. (قرآن نساء آیه ۱۷۱)
آنان که گفتند: الله سومین سهاست، کافر شدند در حالی که هیچ خدایی جز الله نیست اگر از آنچه میگویند باز نایستند به کافران عذابی دردآور خواهد رسید. (قرآن مائده ۷۳)
و آنگاه که خدا به عیسی بن مریم گفت: آیا تو به مردم گفتی که مرا و، مادرم را سوای الله به خدایی گیرید؟ گفت: به پاکی یاد میکنم تو را نسزد مرا که چیزی گویم که نه شایسته آن باشم اگر من چنین گفته بودم تو خود میدانستی زیرا به آنچه در ضمیر من میگذرد دانایی و من از آنچه در ذات تو است بی خبرم زیرا تو داناترین کسان به غیب هستی. (قرآن مائده ۱۱۶)
[کودک [عیسی (ع) در گهواره]] گفت: «منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است، (قرآن مریم 30)
شیخ أبی علی طبرسی (از اَعلام قرن ششم هجری) در تفسیر مجمع البیان، پیرامون عبارت «ولا تقولوا ثلاثةٌ» در آیه فوق چنین آوردهاست:
«ولا تقولوا ثلاثةٌ»؛ این خطابی به مسیحیان است. از زجاج است که معنا این گونه میباشد: مگویید اله ما سه تاست. و گفته شدهاست: این صحیح نیست زیرا مسیحیان به سه آلهه قائل نیستند، بلکه میگویند الهی واحد، و سه اقنوم: پدر، و پسر، و روح القدس، و معنای آن (عبارت مورد اشاره) چنین است: نگویید الله سه گانهاست: پدر، و پسر، و روح القدس.
در مورد آیه ۷۳ سوره مائده محققین ماسون، ویلیام مونتگمری وات و ریچارد بل بر این نظر بودهاند که این آیات قرآن به نقد از شکلی انحرافی از تثلیث پرداخته که روی مجزا بودن سه شخص تثلیث به بهای از دست رفتن وحدت آنها تأکید کردهاست. محقق گریفیت عقیده ندارد که این آیه به تثلیث اشاره میکند زیرا در ادبیات سوریهای عیسی اغلب با لفظ «سومین از سه» خطاب میشده و بنابراین «سومین از سه» میتواند اشارهای به عیسی بوده باشد و این آیات به همراه آیات اطرافش یکی بودن خدا و عیسی را نقد کند.
در این آیه قرآن به چیزی که عقیده دارد مسیحیان به غلط به عیسی نسبت دادهاند اشاره میکند. برخی از محققین پیشنهاد کردهاند که مفهومی از تثلیث که قرآن در اینجا رد میکند شکل ارتدکس آن نمیباشد و متشکل از مریم (و نه روح القدس)، عیسی و پدر میباشد. برخی محققین آن را اشتباه فهمیدن تثلیث در قرآن قلمداد میکنند. محقق دیوید توماس قرائت دیگری را پیشنهاد میکند: اگر دقیق صحبت بکنیم لزومی ندارد که این آیه در مورد تثلیث و رد آن بیان شده باشد، بلکه فقط مثالی از شرک را بیان کرده و نسبت به احترام گذاشتن افراطی نسبت به مریم و عیسی هشدار داده باشد، و در عین حال یاد آوری کرده باشد که فقط خدا و خدا باید پرستش شود. بعقیده محقق ادوارد هلمز ممکن است دلیل اشاره بالا بیشتر اعتراض به ستایش مریم بگونهای خاص توسط مسیحیان محلی باشد تا فهم نادرست تثلیث. محققین مسلمانی همچون شیخ أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی(۳۸۵ – ۴۶۰ ه. ق.)، شیخ أبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی و سید محمد حسین طباطبائی در آثار خود، با اشاره به موارد بکارگیری تعابیر «اتخاد رب» و یا «اتخاذ اله» در قرآن، نحوهٔ بزرگداشت مسیحیان نسبت به عیسی و مادرش را به عنوان وجهی برای تعابیر عنوان شده در آیهٔ ۱۱۶ سورهٔ مائده مطرح نمودهاند.
در شرح واقعه تولد عیسی، در این آیه می خوانیم که عیسی در گهواره شروع به صحبت کرد و جملاتی را خطاب به جمع گفت. این آیه، ناظر به این واقعه، مستقل از دیگر تعبیرها به روشنی نظر قرآن را در مورد مقام عیسی و رابطه ایشان با خداوند بیان می دارد. بر اساس قرآن، با نقل قول از عیسی، این رابطه ارتباط عبد و معبود است و لذا احتمالهای متنوع این رابطه را نفی می کند.
محققین غربی در مورد اینکه آیا قرآن عقیده ارتدکس مسیحیان در مورد تثلیث را رد میکند یا اینکه تنها شکلهای انحرافی آن را رد میکند نظرات مختلفی دادند، ولی تفاسیر مسلمانان از زمانهای قدیم معتقد بودند که تثلیث سنتی مسیحیان در قرآن رد شدهاست
تعداد صفحات : 18